آدمها چقدر سطحی نگرند ...هر چیز خوب باشد یعنی خوب است هر چیز خنده دار باشد یعنی باید به آن خندید ...برای گریه کردن دلیل خاصی نمیخواهند و هر آنچه که گریه آور باشد گریه‌شان‌ می‌اندازد...مسخره است ...من ..آدمها ...

پلکهایم را روی هم میگذارم ..یک خدایم تماما برایم روشن است ..یکدست و آشنا...آدمها خسته‌ام میکنند...دانشگاه ..دوستانم خیابان ، شهر ...آه حالم بد است..در این میان بهرحال عاشق شدن امر ناگزیری‌ست...و چه تلخ ...عاشق کسانی بشوی که اینهمه فاصله داری از روحشان از فکرشان و گفتارشان....تنهایی ای که تا دیروز خفه‌ات میکرد الان تو را تا سرحد مرگ میبرد..چرا کخ وابسته به چیزی شدی که غیرممکن است

این بدترین حالت درگیر شدن است....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.