امروز اولین سوسک زندگیمُ کــُشتم:دی
جسارت یکبار برای همیشه ...عالیه جسارت خیلی موقعا خوبه
فوق العادهس
مامانم برگشت، بوسش کردم و دلتنگیُ از چشام خوند.
وقتی وارد خونه شد خواب بودم ولی میشنیدم که به بابام میگفت ببین چقدر ظرف توو ظرفشوییه:))
احساس خوبی دارم خیلی خوب
البته بایدبا تاسف گفت که خانوادهام از شیراز اومدن و برام ترشی بنه نیوردن و این واقعا ناراحت کنندهس
مدتیه دنبال آهنگای ناب ا ِ را میگردم...
همین دوتایی که دارم و بهم میچسبه گوش میدم بقیه هرچی دان کردم بهم نچسبیده
تازگیا فهمیدم آدمای باهوش و زیرک خوب میتونن نقش یه آدم خنگ و مشنگ رو بازی کنن
من معتقدم رفتار خیلیا فیلمه...
مهمونی نبود، مسافرت بودم پیش همسفرهام خراب کردم:)) اصن دست خودم نبود حتی ازون دختریکه سوسک رو تو دستاش گرفت هم میترسیدم:)) مرسییی^.^
وای خدا چقدر باحالی تو:)))) کاش منم اونجا بودم انده خنده بودیا:)))))))))
نهه اصن مسخره نیس!! چند وقت پیش جلو کلی ادم غریبه با دیدن یه سوسک بشقاب غذامو پرتاب کردم هوا و حتی وقتی کشتنش اونقد جیغ کشیدم که بعدش از خجالت فقط تونستم متواری بشم:)) واقعا کسیکه سوسک میکشه در نظرم شجاعه^.^
ساراااا:)))))
عجب فیلم سینمایی ای کردی مهمونیو :)))))
من بعد نوزده سال زندگی تازه تونستم سوسک بکشم خداییش اتفاق شیرینیه:))) امیدوارم توعم بتونی :پی
وای عزیزم تو خیلی شجاع بنظر میرسی:)) حتی دیدن صحنه ی کشتن یه سوسک جرات میخواد:))
ممنونم که انقدر مسخرم میکنی:)))