پنجره‌های‌باز
پنجره‌های‌باز

پنجره‌های‌باز

شاغول ِ محبت

بله خوابم می‌آید و تصمیم میگیرم سرد باشم

از امروز تا روزی که مبارزه تمام شود، از این تصمیم عده‌‌ای انگشت شمار حسابشان جداست و آنها کسانی هستند که وقتی گرمای محبتم بهشان میخورد آرزوی نسیم نمیکنند

این یک آدم شناسی ساده درون خود دارد . یک ظرفیت یابی و تشخیص شخصیت هر شخص

اگر قرار باشد گتره‌ای رفتار کنی و میزان و شاغولی برای  آن استفاده نکنی ،به قطع یقین خرابی بار می‌آوری

مثلا ممکن است اوقات دیگری تلخ شود یا از خودت سواستفاده شود یا برداشت بدی شود یا هم اینکه اعتمادبنفست به یکباره فرو بریزد که این از همه مهم ترست

اعتماد بنفس یک چیز دکوری نیست که بودنش زیبایی و شکوه داشته باشد و نبودنش ضربه ی خیلی خفیفی بخاطر همان نبود شکوه و جلال! که بعد هم ضربه را هیچ بگیری در ذهن و کلا نبودن اعتماد بنفس هیچ‌گاه تنت را نلرزاند...

نه جان من! اعتماد بنفس چیزی حیاتی تر از قلب و خون است

ارگانی حیاتی برای روح!

دکور؟! خنده دارست ولی ما واقعا اعتماد بنفس را جدی نمیگیریم

اگر اعتماد بنفس نداشته باشی نمیتوانی نه بگویی

نه به آدمها ، به اشتباهات به افکار پلید و نه به کجی های دنیا

کسی که اعتماد بنفس ندارد  یا زیر پا له میشود و یا زیر پا له میکند...آدم های ظالم مغرور ، آدمهای کتک خور و سرکج کن که مثل خاکی مناسب برای بذر آدم‌های ظالمند، همگی اعتماد بنفس کمی دارند یا اصلا ندارند

شاید در این مقوله نگنجد و من هم علم آن را ندارم ولی به یقین که کمبود اعتماد بنفس مضر است...

برای همین است که دیگر نمیخواهم بی حساب و کتاب رفتار کنم...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.